بر گشتم ، همینجایی که دیگه میلان نیست !
خب سلام ...
باورم نمی شه هنوز اینجا رو چک می کنید . وقتی کامنت هاتون رو خوندم ، یه شادی شنگول واری زیر پوستم دویید . یه وضعی بود !
می نویسم ، می نویسم ، یواش یواش :-)
پ.ن : آنا جان نمی دونی چقدر ذوق کردم وقتی کامنت جوراب شلواری جان خودم رو دیدم . یه دفه چهره ی مهربون آرومت اومد جلوی چشمم . امیدوارم هر جا هستی در کنار علی جانت خوش باشی . بوس های فراوان بر تو !
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۴ ساعت 23:2 توسط یک دختر متفاوت
|